دل نوشته
امــشب میخواهم بنویـسم از تمام شـب های دلتنگییم و از فریاد دلم و امشب میخواهـم بنویسم ازبه یادت بودنو در یادت نبودن هایم و میخواهم بنویسم از یادآورایی خاطرات با هم بودنو تنهـا ماندنم از شبی که بارش بی امان بارانش مانده در خاطرم، از اشک آســـمان! و روزهـایی که بایـادت سر کـردم و حتی کسـی صدای فریاد قلـبم نشـنید از شب کردن روزهای دلتنگـــی و روز کردن شـب هـای تـنهایی بنـویـــسـم میخواهم بشکنم این بغض لعنتی را میخواهم صدای هق هق هایم را بشنود آسمان امشـــب به گذشـته بر مـیگردم و داغ خـاطـراتم از تو! تـازه مـیشــود از شب هایی که زیر یک آسمان با تو زندگی کردن را امید زندگی میدانستم از شب های بعد از رفتنت و زجر کشیدنم بنویسم،مینویسم برای خودم و امشب میخواهم از خودم و برای دل خودم بنویسم برای تسکین قلب پر از دردم امشب مینویسم این همه نویسم هارا و تو بخوان و بخند!-
[ بازدید : 366 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]