نازنینم..


شعرهای عاشقانه


بـــــــــــــرو!!!!


ترســــ از هیچ چیز ندارمــــ

وقتیـــــ یقینـ دارم بیشتر از منـــ

کسی دوستت نخـــــــواهد داشت

بیشتر از منــــ کسی طاقت کمـــ محلی هایت را ندارد

بــــــــــــرو!!!!


ترس برای چه؟؟


وقتی می دانمــ یکــ روز تُف می اندازی به رویـــــ تمام آن هایی که

به خاطرشــــان من را از دستـــــ دادی.... !.


[ بازدید : 350 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 3 دی 1393 ] [ 23:15 ] [ لیلی ]
[ ]

حرفا...


دل آسمون گرفته

تموم روزای هفته

•’ •’تو دیگه بر نمی گردی تو دیگه بر نمیگردی•’ •’

رفته تو خیلی سخته

میدونم که خیلی وقته

•’ •’تو دیگه بر نمی گردی تو دیگه بر نمیگردی•’ •

توی جنگل سیاهی

با یه دنیا بی پناهی

•’ •’تو دیگه بر نمی گردی تو دیگه بر نمیگردی•’ •

بخت بی ستاره ی من

غرب دوباره ی من

•’ •’تو دیگه بر نمی گردی تو دیگه بر نمیگردی•’ •’

دل تو یه جای دیگس

پیش یه خدای دیگس

•’ •’تو دیگه بر نمی گردی تو دیگه بر نمیگردی•’ •

عاشقی برات دروغه

میدونم سرت شلوغه

•’ •’تو دیگه بر نمی گردی تو دیگه بر نمیگردی•’ •’

گل مریمت تو باغچه

قاب عکس تو رو طاقچه

•’ •’تو دیگه بر نمی گردی تو دیگه بر نمیگردی•’ •

میشنوی حتی کلاغا

میخونن میون باغا

•’ •’تو دیگه بر نمی گردی تو دیگه بر نمیگردی•’ •


[ بازدید : 376 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 3 دی 1393 ] [ 23:13 ] [ لیلی ]
[ ]

دل نوشته


امــشب میخواهم بنویـسم از تمام شـب های دلتنگییم و از فریاد دلم

و امشب میخواهـم بنویسم ازبه یادت بودنو در یادت نبودن هایم

و میخواهم بنویسم از یادآورایی خاطرات با هم بودنو تنهـا ماندنم

از شبی که بارش بی امان بارانش مانده در خاطرم، از اشک آســـمان!

و روزهـایی که بایـادت سر کـردم و حتی کسـی صدای فریاد قلـبم نشـنید

از شب کردن روزهای دلتنگـــی و روز کردن شـب هـای تـنهایی بنـویـــسـم

میخواهم بشکنم این بغض لعنتی را میخواهم صدای هق هق هایم را بشنود آسمان

امشـــب به گذشـته بر مـیگردم و داغ خـاطـراتم از تو! تـازه مـیشــود

از شب هایی که زیر یک آسمان با تو زندگی کردن را امید زندگی میدانستم

از شب های بعد از رفتنت و زجر کشیدنم بنویسم،مینویسم برای خودم

و امشب میخواهم از خودم و برای دل خودم بنویسم برای تسکین قلب پر از دردم

امشب مینویسم این همه نویسم هارا و تو بخوان و بخند!-


[ بازدید : 364 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 3 دی 1393 ] [ 23:11 ] [ لیلی ]
[ ]

حس بی کسی




مینویسم نامه ای و روزی از اینجا میروم*

با خیال او ولی تنهای تنها میروم*
33ogsnl.jpg


درون سینه آهی سرد دارم

رخی پژمرده رنگی زرد دارم

ندانم عاشقم،مستم،چه هستم

همین دانم دلی پر درد دارم!!!!

در جوابم شاید او حتی نگوید کیستی؟*

شاید او بگوید لایق من نیستی*

مینویسم من که عمری با خیالت زیستم*

کاهی از من یاد کن* حالا که دیگر نیستم*


[ بازدید : 362 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 3 دی 1393 ] [ 23:05 ] [ لیلی ]
[ ]

چشمانت...


دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست

آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست

در من طلوع آبی آن چشم روشن

یاد آور صبح خیال انگیز دریاست

گل کرده باغی از ستاره در نگاهت

آن یک چراغانی که در چشم تو برپاست

بیهوده می کوشی که راز عاشقی را

از من بپوشانی که در چشم تو پیداست

ما هر دوان خاموش خاموشیم اما

چشمان ما را در خموشی گفتگوهاست

دیروزمان را با غروری پوچ گشتیم

امروز هم زانسان ولی آینده ماراست

دور از نوازشهای دست مهربانت

دستان من در انزوای خویش تنهاست

بگذار دستت راز دستم را بداند

بی هیچ پروایی که دست عشق با ماست


[ بازدید : 367 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 3 دی 1393 ] [ 23:01 ] [ لیلی ]
[ ]

در حسرت تو...



[ بازدید : 369 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ دوشنبه 1 دی 1393 ] [ 20:50 ] [ لیلی ]
[ ]
ساخت وبلاگ تالار مشاور گروپ لیزر فوتونا بلیط هواپیما تهران بندرعباس اسپیس تجهیزات عقد و عروسی تعمیر کاتالیزور تعمیرات تخصصی آیفون درمان قطعی خروپف اسپیس فریم اجاره اسپیس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]